ملیکا و تابستان
آخرین روز مدرسه ٣١ اردیبهشت بود و تعطیلات تابستان شروع شد
٧ خرداد کارنامه ها رو دادن و عکس جشن الفبا
جشن الفبا رو هم تو پارک بانوان گرفتن که متاسفانه من نتونستم برم خیلی حیف شد
ولی در عوض یه تولد تو مدرسه برات گرفتم که خیلی خوش گذشت و کلی عکس و فیلم گرفتم
٦ خرداد تولد بابا بود ولی امسال برخلاف هر سال که تولد می گرفتم امسال نمی دونم چرا نگرفتم.
پنج شنبه هفته گذشته با همکارهای خوبم به ده آجین دوجین رفته بودیم که خیلی خوش گذشت و تو با دختر همکارمون نیکتا کلی بازی کردی و واقعا هم آب و هوای خوبی داره و هم طبیعت سرسبز و زیبا
امیدوارم تعطیلات خوبی داشته باشی
از همه مهم تر روزشماری برای رفتن به سفر معنوی خانه خدا هر چی به سفرمون نزدیک تر میشم اضطرابم بیشتر میشه ........... نمی دونم لایق این سفر هستم یا نه ...................
اینم چند تا عکس
ملیکا و دوستش نیکتا
تو این عکس شلوار ملیکا خیس شده بود و من مجبور شدم با شالم براش دامن درست کنم !!