مليكامليكا، تا این لحظه: 19 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره
محمد حسن و امیر حسنمحمد حسن و امیر حسن، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

ملیکا جون (شروع زندگی جدید مامان و بابا)

ملیکا و اولین روز مدرسه (جشن شکوفه ها)

1390/6/30 11:44
نویسنده : بهار
604 بازدید
اشتراک گذاری

امروز ساعت یک ربع به هفت ملیکا رو از خواب بیدار کردم صبحونه خوردیم البته اینم بگم که خودم تا صبح نخوابیدم همش خواب می دیدم که به مدرسه نرسیدم..........

بابای ملیکا برای دختر گلش اسفند دود کرد و ملیکا رو از زیر قرآن رد کردیم

ملیکا هم می گفت مامان نمی دونم چرا استرس دارم!!!!!!!

خلاصه همگی شور و شوق داشتیم

عکس هم انداختیم و خلاصه به سلامتی ملیکا رو راهی مدرسه کردیم البته سه تایی

توی مدرسه هم جشن بود و یه نمایش خیلی خنده دار از گروه هنری هفت آسمون که واقعا خنده دار بود

و بعد بچه ها کلاس بندی شدند و کلا دو تا کلاس اول دارند که اسم معلم ملیکا خانوم "سعید" هستش

و بعدش بچه ها سر کلاس رفتند و با معلم خودشون آشنا شدند و هدیه و گل گرفتن ....

یه اتفاق جالب هم این بود که یکی از دوست های دوره نوزادی ملیکا که تو مهد کودک با هم بودن و از او موقع تا حالا من ندیده بودمشون الان با ملیکا تو یک مدرسه ان ولی خوب تو یک کلاس نیفتادن حیف

البته من از روی مادرش شناختمش

 

خودمم امروز خیلی هیجان دارم

حرف هایی با ملیکای خوشگلم

عزیزم خوشگلم

امیدوارم همیشه موفق باشی

در کنار علم و دانش درس زندگی هم یاد بگیری

یادت باشه که زندگی فراز و نشیب زیاد داره و تو یاد بگیر چه جوری توی همه مراحل زندگیت محکم و استوار باشی

عزیزم اعتماد به نفس داشته باش البته نه اعتماد به نفس کاذب

به معلم و دوستانت احترام بذار

دختر گلم از ته ته قلبم (همون جوری که خودت یه وقتایی میگی) برات آرزوی موفقیت دارم

دوست دارم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)